گور
گور یا قَبر، یا مدفن حفرهای در زمین است که مردگان را در آن به خاک میسپارند.
واژه قبر عربشده «گور» است که به صورت قُبور نیز جمع بسته میشود. اگر در مورد گور افراد با احترام یاد شود به آن آرامگاه یا مَقبره (جمع: مقابر، مقبرهها) نیز میگویند. اگر گور فرد محل زیارت شود به آن مزار گفته میشود. گور مقدسان و مرشدان دینی را تربت و خاک مینامند. در قدیم برای گور واژه «نهفت» و واژههایی چون گورگاه و گورجای هم بهکار میرفتهاست.

محلی که گورهای زیادی در آن در کنار هم کنده شود گورستان یا قبرستان نام دارد و که شهرداریهای شهرهای ایران از دهه ۸۰ و ۹۰ خورشیدی اصطللاح آرامستان را نیز برای این منظور بهکار میبرند.
در ایران منطقه خاورمیانه سنگ قبر را به طور خوابیده بر روی گور میگذارند اما در کشورهای فرنگی سنگ گور به شکل ایستاده بالای گور جای دارد. گورها گاه به صورت خانوادگی در بخشی از گورستان در کنار هم یا در محدودهای مشخص با عنوان «گور خانوادگی...» قرار داده میشوند و در این حالت گاه این بخشها سرپرستها یا کلیددارهایی هم دارد که متولی گور نامیده میشوند.
ایرانیان زرتشتی پیش از اسلام مردگان خود را در دخمه مدفون میکردند. دخمه چاهی است سنگی که مرده را در آن قرار میدهند. پس از اسلام نخستین گورستانها سنگی بوده و مردگان در آن قرار میگرفتهاند. مانند قبرستان سیراف که قدیمیترین قبرستان کشف شده ایران در دوران اسلامی است. آنها استخوانهای بجامانده از مردگان را نیز در چالهای به نام استودان میریختند.
امروزه در برخی کشورها از دستگاههای لیزری نیز برای حکاکی سنگهایی مثل سنگ مزار یا سنگهای یادبود استفاده میشود. در این روش با اسکن کردن تصاویر و ورود آنها به رایانه میتوان بدون دخالت دست، آنها را بر روی سنگ قبر حکاکی نمود.
بخشهای گور
چال
خاک حفاریشده گور
در برخی موارد: تاق سنگی یا آجری.
سنگ قبر یا نشانههای یادمانی دیگر از جمله گنبد و دیگر سازهها
مردگان را، بسته به فرهنگ ناحیه، کفنپوش یا در تابوت در درون چال گور مینهند.
بازشکافی گور
به بازشکافتن و بیرون آوردن دوباره مرده از گور، اصطلاحا نَبش قبر میگویند که واژه نبش به معنی شکافتن و کندن است.در قوانین کشورهای اسلامی منظور از نبش قبر آنست که پیکر مردهای که با دفن پوشیده شده آشکار شود، بنابراین اگر گوری را بکنند و خاک آنرا بیرون بریزند، بدون آنکه جسد مرده آشکار شود نبش حرام بهشمار نمیآید. و همچنین اگر مرده را روی زمین قرار داده و بر او بنائی کرده باشند و یا در تابوتی از سنگ و مانند آن باشد سپس او را بیرون آورند نبش حرام نیست).برابر مادهٔ ۶۳۴ «قانون مجازات اسلامی» در ایران، هر کس بدون مجوز مشروع، نبش قبر نماید، به مجازات حبس از سه ماه و یک روز تا یک سال محکوم میشود و هر گاه جرم دیگری نیز با نبش قبر مرتکب شده باشد به مجازات آن جرم هم محکوم خواهد شد. برابر ماده ۶۳۴ بین نبش قبر مسلمان فرقی گذاشته نشدهاست ولی از نظر فقهای امامیه تنها نبش قبر مسلمان حرام است.
استودان
اَستودان یا ستودان واژه استودان از دو بخش اَستو- (هسته :استخوان) و -دان (جایگاه) درست شدهاست. و به معنی جایگاه نگهداری استخوان است.
استوان حفرههایی است که به صورتهای منظم و چهارضلعی یا بدون ترتیب و سادهتر در درون سنگ کوه ایجاد کرده، مردگان را در آن مینهادهاند و استخوانهای آنها در آن جمعآوری میشده است. بعضی از استودانهای عهد ساسانی مشتمل بر نوشتههای مذهبی و نام، در گذشته بودهاست.
گوردخمه نیز روشی مشابه برای مردگان است.
این رسم، یکی از رسوم زرتشتیان است و بازمانده استودانهای کهن را میتوان در شوشتر، نقش رستم، شهر ری و استان یزد، ایران مشاهده کرد.
گوردخمه
گورْدَخمه دخمهای است که در صخرهها، کوهها و یا تپهها برای خاکسپاری مردگان ساخته میشدهاست. گوردخمههای زیادی از دوران مادها و پس از آنان در سراسر ایران یافته شدهاست.با این وجود، بجز یک گوردخمه صخرهای در تپه حسنلو، هیچ گوردخمه دیگری مربوط به دوران پیش از مادها در ایران یافت نشدهاست. برعکس گوردخمههای زیادی از دوران پیش از ماد، در مناطق تحت نفوذ اورارتو (اطراف دریاچه وان در ترکیه امروزی) یافت شدهاست. به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که گوردخمهها بیش از آنکه ریشه و منشاء آشوری و مادی داشته باشند، به هنر معماری اورارتوها مرتبط هستند.به گوردخمه استودان (استخوان+دان)و گاهی به باور غلط «خرفتخانه» نیز گفته میشود.
مادها
گوردخمههای یافت شده از دوران مادها نوع تکامل یافته هنر اورارتویی هستند. زیرا برخلاف گوردخمههای دوره اورارتو، اغلب دارای نقشبرجسته و تزئینات معماری مانند ستون و نیمستون بوده و بر اساس اهمیت فرد دفن شده و همچنین تاریخ ساخت، دارای نمای ورودی متفاوت هستند. برخلاف گوردخمههای هخامنشیان که صاحبانشان مشخص و معلوم هستند، گوردخمههای دوران ماد را نمیتوان به شخص خاصی منسوب نمود. از طرفی به لحاظ مورد دستبرد قرارگرفتن در طول تاریخ، نمیتوان در رابطه با چگونگی تدفین و یا ماهیت اشیاء همراه مرده در گوردخمههای این دوره، اظهارنظر نمود. این گوردخمهها بر اساس نمای ورودی به طور کلی به سه دسته مختلف تقسیم میشوند.گوردخمههایی که در نمای ورودی دارای ستون آزاد هستند. گوردخمه فخرگاه یا دخمه سنگی با شماره ثبت ملی ۲۸۸ (پانزده کیلومتری شمال شرقی مهاباد)، گوردخمه صحنه (۶۰ کیلومتری راه کرمانشاه به همدان در محل سراب صحنه) و گوردخمه دکان داود (نزدیکی سرپل ذهاب) از این جملهاند. گوردخمه صحنه که در تاریخ ۱۳۱۵/۱۰/۱۰ و با شماره ثبت ملی ۱۴۸ به ثبت رسیده است از جمله نادرترین گور دخمه های دوطبقه دوره مادها می باشد.
گوردخمههایی که بجای ستون آزاد، در دوطرف نمای ورودی آنها دو نیم ستون تزئینی در کوه کنده شدهاست. از این نوع گوردخمهها میتوان به گوردخمه دودختر یا دادور با شماره ثبت ملی ۲۹۹ (نزدیکی ممسنی استان فارس) و گوردخمه آخور رستم (هشت کیلومتری جنوب تخت جمشید اشاره کرد.
گوردخمههای ساده که فاقد ستون یا نیمستون بوده و عمدتا در منطقه کردستان یافت شدهاند. گوردخمه سکاوند (پانزده کیلومتری هرسین کرمانشاه)، گوردخمه دیره (قریه دیره سرپل ذهاب) و گوردخمه سرخده (۱۹ کیلومتری گوردخمه سکاوند)از این جملهاند.
هخامنشیان
گوردخمههای هخامنشی برخلاف گوردخمههای مادها، شکلی یکسان داشته و طرحی از صلیب دارند. ورودی گوردخمه معمولاً در محل تلاقی دو خط صلیب واقع بوده و در اطراف آن بر روی خط افقی صلیب، نیم ستونهایی کنده شدهاست. بر قسمت بالایی صلیب شامل یک نقش برجسته ظریف و بخش پایینی آن معمولاً فاقد هر تزئینی بودهاست. اغلب گوردخمههای هخامنشی در نقش رستم و نقش رجب متمرکز هستند.نخستین نمونه این گوردخمهها مربوط به داریوش بزرگ بوده و سایر نمونهها از آن تقلید نمودهاند. آخرین گوردخمه هخامنشی مربوط به داریوش سوم است که کار حجاری آن (ظاهرا با حمله اسکندر مقدونی به ایران) ناتمام مانده و فقط در قسمت بالای آن نقش شاه را در مقابل آتشدان نشان میدهد. تعداد قبور در گوردخمههای هخامنشی از دو قبر تا ۹ قبر متفاوت است.با توجه به این واقعیت که داریوش سوم تنها شش سال حکومت کرد و با توجه به میزان حجاری ناتمام انجام شده در مقبره وی، به نظر میرسد که کار ساخت هریک از این گوردخمهها بیش از ده سال به طول میانجامیدهاست.
پس از هخامنشیان
با حمله اسکندر به ایران و پیدایش سلسلههای سلوکیان و اشکانیان، نقش مذهب در سلطنت بکلی کمرنگ شد. سلوکیان یونانی (جانشینان سلوکوس یکم) بوده و مذهبی متفاوت با ایرانیان داشتند. منابع کافی در خصوص دین و مذهب اشکانیان نیز وجود ندارد. به گونهای که گمان میرود آنان مختلفالدین بوده و مردگان خود را (برخلاف زرتشتیان) به طرق گوناگونی دفن میکردهاند. بنابراین از این دوران گوردخمهای به شکلی که در دوران هخامنشیان یا مادها برای شاهان ساخته میشده، یافت نشدهاست. صرفا دخمههای عمومی به دو شکل درون خاک و درون سنگ برای رعایای زرتشتی ساخته میشده و پس از قراردادن تعداد معینی از اجساد، درب آنها با سنگ و آهک مسدود میشدهاست.با ظهور ساسانیان، مذهب زرتشتی در ظاهر مجددا ارزش یافته و حتی دولت مرکزی در بخشهایی از کشور همچون گیلان، مهرپرستان را تحت فشار قرار داد. ولی با این وجود، ساخت گوردخمههای دوران هخامنشی دیگر رواجی نیافت و ساخت دخمههای عمومی تا قرنها پس از حمله اعراب به ایران ادامه پیدا کرد.درحال حاضر هنوز در برخی مناطق ایران٬ بهویژه در غرب٬ گوردخمهها برای خاکسپاری مردهگان استفاده میشود. مثلا در خرمآباد برخی خانوادهها بجای ایجاد قبر تازه٬ مرده را در گوردخمه خانوادگی قرار میدهند که به آن لَحَک میگویند.
محافظت
برای محافظت از گوردخمههای موجود در کشور، بجز ثبت ملی، عملاً هیچ اقدامی صورت نمیپذیرد.
به گونهای که قاچاقچیان اشیای عتیقه گاه با مواد منفجره اقدام به حفاری در این گوردخمهها میکنند.
طومارهای دریای مرده
در سال ۱۹۴۷ میلادی در منطقه قمران
در منطقه قمران در کرانه باختری طومارهایی کشف شد که در پژوهشهای مربوط به آئین یهودیت و مسیحیت اهمیت به سزائی داشت.
چوپانی از قبائل بومی ساکن این منطقه بز گلهاش را گم میکند. هنگام جستجو جهت یافتن آن، به غاری میرسد. سنگی را در این غار میاندازد. در این هنگام صدای برخورد این سنگ با ظرفی سفالین، باعث کنجکاوی او میشود. پس از ورود به این غار، خمرهای سفالین در این غار مییابد که درون آن طومارهای قدیمی وجود داشت.
و این سرآغاز کشفیات طومارهای دریای مرده بود. پس از این که مسئولین محلی، پی به وجود این طومارها میبرند، عملیات باستانشناسی را در این منطقه آغاز میکنند. تا سال ۱۹۵۸ کلّ طومارهایی که در یازده غار از غارهای این منطقه قرار داشت، کشف میشوند.
هویت نویسندگان طومارها
نویسندگان این طومارها جمعی از یهودیان بودند که دارای نگرشی عرفانی بودند. این گروه به نام إسنیها شهرت یافتند. یهودیان اسنی به خاطر آن که با آموزههای یهودیان صدوقی (یهودیان معبد) مخالف بودند، ناچار شدند از شهرها خارج شوند و در منطقه قمران سکنی گزینند. این عرفای یهودی، در این منطقه آزادانه به عبادت و انجام اعمال عبادی خود مشغول شدند. "پلینی کبیر" مورخ رومی به وجود این تجمعات در این منطقه اشاره کرده است.
محتوای طومارها
یافتهها شامل بخشهایی از تقریباً تمامی کتابهای موجود در عهد عتیق (به استثناء کتاب استر) میباشد. این موضوع اهمیت شایانی دارد زیرا نسخههای در دست پژوهندگان، پیش از این اکتشافات، قرنها دیرتر نوشته شده بودند. این موضوع قابلیت مقایسه نسخههای کنونی عهد عتیق با نسخ قدیمی آن را فراهم میکند.
در حالی که برخی از کتب مقدس یافت شده تفاوت ناچیزی با متن عهد عتیق سنتی (یا مسورهای) دارد، برخی از دستنوشتههای یافت شده از کتاب سفر خروج (یکی از کتب تورات)، و سموئیل که در غار شماره چهار یافت شدهاند، تفاوت چشمگیری، هم در نحوه بیان و هم در محتوا، با متن امروزی شان دارند. وجود اختلافات متنی زیاد، کارشناسان را به سمت پذیرش این نظریه که متن عهد عتیق در دست ما بر پایه سه خانواده از منابع تدوین شدهاست:
متن مسورهای، متن عبری اصلی هفتادگانی و تورات سامری. به صورت فزایندهای دانشوران بیشتری به این نتیجه رسیدهاند که متن عهد عتیق پیش از استاندارد و قانونمند شدنش در سال ۱۰۰ میلادی بسیار روان بودهاست.
مطالعه و بررسی این طومارها
این طومارها در موزهای در شهر قدس نگهداری میشد و تحقیقات علمی در مورد آن زیر نظر کمیسیونی هشت نفره و به ریاست کشیشی فرانسوی به نام رونالد دو ووآغاز شد. پس از این که این شهر توسط اسرائیل در ژوئن سال ۱۹۶۷ اشغال شد، کلّ این طومارها (به جز طوماری مسی که در موزهای در کشور اردن نگهداری میشد) در اختیار آنها قرار گرفت.
به تدریج این طومارها ترجمه و منتشر شد. ولی از همان ابتدا، انتشار این طومارها موجب بروز جدالی پایانناپذیر شد.
طبق اخباری که مسئولان ناظر بر نشر این طومارها منتشر کردند، تمام طومارهایی که در این منطقه کشف شد، انتشار یافت و در اختیار پژوهش گران قرار گرفت.
انتشار طومارها
انتشار این دستنوشتهها دهههای زیادی طول کشیده و این خود باعث مجادلاتی میان پژوهندگان شدهاست. تا سال ۲۰۰۷ میلادی، انتشارات دانشگاه آکسفورد هنوز دو جلد از مجموعه (در حال حاضر ۳۹ جلدی) «یافتهها در بیایان یهودیه» را در دست تهیه دارد. مسئولان این پروژه رسماً دلیل عدم انتشار قسمتهای باقیمانده را مسائل «دینی، سیاسی» عنوان کردهاست.
تردیدهایی در مورد ادعای انتشار تمامی متون کشفشده
بر اساس برخی گزارشها، تمام طومارهایی که از غار شمارهٔ چهار (که نسبت به سایر غارهای این منطقه، مهمترین کشفیات در آن صورت گرفت) در قمران به دست آمد، منتشر نشد.در سال ۱۹۹۱ در لندن کتابی تحت عنوان «نیرنگ طومارهای دریای مرده»منتشر شد. این کتاب توسط مایکل بایجنتس و ریچارد لایت نوشته شد. این دو محقق در این کتاب به طور صریح، واتیکان را به دخالت در کار ترجمه و نشر طومارهای قمران متهم کردند و ادعا نمودند که کلیسای واتیکان در تلاش است آن دسته مطالبی که در این طومارها آمدهاست و در تضاد با آموزههای کاتولیکی است، منتشر نشود.
اهمیت این طومارها در شناخت مسیحیت
این طومارها از چند بُعد در مسیحیتشناسی، حائز اهمیت است.
این طومارها در زمانی بین قرن دوم پیش از میلاد تا نیمهی دوم قرن اول میلادی، نگاشته شده است. و این همزمان با زندگی عیسی مسیح در منطقه بیتلحم و ناصره و قُدس است. و این سه منطقه در فاصله بسیار نزدیکی از قمران واقع شده است. هنگامی که خبر کشف این طومارها در قمران به دست آمد، محققان امید داشتند که اطلاعات جدیدی از زندگی حضرت عیسی به دست بیاورند. ولی نکته عجیب این جا بود که این طومارها هیچ اشارهای به عیسی مسیح و زندگی وی نکرده بود.
نکتة حائز اهمیت آن بود که این طومارها حاوی ۲۰۰ نسخه خطی از عهد قدیم بود. از آنجا که قدیمیترین نسخه خطی عهد قدیم به قرن دهم میلادی بر میگردد، اکتشاف این نسخهها در مستندسازی عهد عتیق و رفع اختلاف نسخههای آن اهمیت بسزائی داشت.
در سال ۱۹۹۲ نشریه ایندیپندنت، قسمتی از طومار مکاشفهای آرامی به شماره 4Q246 که در غار شماره ۴ کشف شده بود را منتشر نمود. در این طومار در مورد آخرالزمان میگوید که فرزند خدا در آخرالزمان ظهور میکند و اوصافی که برای او بر میشمارد با اوصاف حضرت عیسی (که مسیحیان او را تنها فرزند خدا میدانند که در آخر الزمان ظهور میکند) مطابقت ندارد
این نکته بر خلاف آموزههای مسیحی است که مسیح را تنها فرزند خدا میداند که در آخر الزمان ظهور میکند.
keywords : زیر وب،سایت زیر وب،مقاله های زیر وب
گور یا قَبر، یا مدفن حفرهای در زمین است که مردگان را در آن به خاک میسپارند.
واژه قبر عربشده «گور» است که به صورت قُبور نیز جمع بسته میشود. اگر در مورد گور افراد با احترام یاد شود به آن آرامگاه یا مَقبره (جمع: مقابر، مقبرهها) نیز میگویند. اگر گور فرد محل زیارت شود به آن مزار گفته میشود. گور مقدسان و مرشدان دینی را تربت و خاک مینامند. در قدیم برای گور واژه «نهفت» و واژههایی چون گورگاه و گورجای هم بهکار میرفتهاست.

محلی که گورهای زیادی در آن در کنار هم کنده شود گورستان یا قبرستان نام دارد و که شهرداریهای شهرهای ایران از دهه ۸۰ و ۹۰ خورشیدی اصطللاح آرامستان را نیز برای این منظور بهکار میبرند.
در ایران منطقه خاورمیانه سنگ قبر را به طور خوابیده بر روی گور میگذارند اما در کشورهای فرنگی سنگ گور به شکل ایستاده بالای گور جای دارد. گورها گاه به صورت خانوادگی در بخشی از گورستان در کنار هم یا در محدودهای مشخص با عنوان «گور خانوادگی...» قرار داده میشوند و در این حالت گاه این بخشها سرپرستها یا کلیددارهایی هم دارد که متولی گور نامیده میشوند.
ایرانیان زرتشتی پیش از اسلام مردگان خود را در دخمه مدفون میکردند. دخمه چاهی است سنگی که مرده را در آن قرار میدهند. پس از اسلام نخستین گورستانها سنگی بوده و مردگان در آن قرار میگرفتهاند. مانند قبرستان سیراف که قدیمیترین قبرستان کشف شده ایران در دوران اسلامی است. آنها استخوانهای بجامانده از مردگان را نیز در چالهای به نام استودان میریختند.
امروزه در برخی کشورها از دستگاههای لیزری نیز برای حکاکی سنگهایی مثل سنگ مزار یا سنگهای یادبود استفاده میشود. در این روش با اسکن کردن تصاویر و ورود آنها به رایانه میتوان بدون دخالت دست، آنها را بر روی سنگ قبر حکاکی نمود.
بخشهای گور
چال
خاک حفاریشده گور
در برخی موارد: تاق سنگی یا آجری.
سنگ قبر یا نشانههای یادمانی دیگر از جمله گنبد و دیگر سازهها
مردگان را، بسته به فرهنگ ناحیه، کفنپوش یا در تابوت در درون چال گور مینهند.
بازشکافی گور
به بازشکافتن و بیرون آوردن دوباره مرده از گور، اصطلاحا نَبش قبر میگویند که واژه نبش به معنی شکافتن و کندن است.در قوانین کشورهای اسلامی منظور از نبش قبر آنست که پیکر مردهای که با دفن پوشیده شده آشکار شود، بنابراین اگر گوری را بکنند و خاک آنرا بیرون بریزند، بدون آنکه جسد مرده آشکار شود نبش حرام بهشمار نمیآید. و همچنین اگر مرده را روی زمین قرار داده و بر او بنائی کرده باشند و یا در تابوتی از سنگ و مانند آن باشد سپس او را بیرون آورند نبش حرام نیست).برابر مادهٔ ۶۳۴ «قانون مجازات اسلامی» در ایران، هر کس بدون مجوز مشروع، نبش قبر نماید، به مجازات حبس از سه ماه و یک روز تا یک سال محکوم میشود و هر گاه جرم دیگری نیز با نبش قبر مرتکب شده باشد به مجازات آن جرم هم محکوم خواهد شد. برابر ماده ۶۳۴ بین نبش قبر مسلمان فرقی گذاشته نشدهاست ولی از نظر فقهای امامیه تنها نبش قبر مسلمان حرام است.
استودان
اَستودان یا ستودان واژه استودان از دو بخش اَستو- (هسته :استخوان) و -دان (جایگاه) درست شدهاست. و به معنی جایگاه نگهداری استخوان است.
استوان حفرههایی است که به صورتهای منظم و چهارضلعی یا بدون ترتیب و سادهتر در درون سنگ کوه ایجاد کرده، مردگان را در آن مینهادهاند و استخوانهای آنها در آن جمعآوری میشده است. بعضی از استودانهای عهد ساسانی مشتمل بر نوشتههای مذهبی و نام، در گذشته بودهاست.
گوردخمه نیز روشی مشابه برای مردگان است.
این رسم، یکی از رسوم زرتشتیان است و بازمانده استودانهای کهن را میتوان در شوشتر، نقش رستم، شهر ری و استان یزد، ایران مشاهده کرد.
گوردخمه
گورْدَخمه دخمهای است که در صخرهها، کوهها و یا تپهها برای خاکسپاری مردگان ساخته میشدهاست. گوردخمههای زیادی از دوران مادها و پس از آنان در سراسر ایران یافته شدهاست.با این وجود، بجز یک گوردخمه صخرهای در تپه حسنلو، هیچ گوردخمه دیگری مربوط به دوران پیش از مادها در ایران یافت نشدهاست. برعکس گوردخمههای زیادی از دوران پیش از ماد، در مناطق تحت نفوذ اورارتو (اطراف دریاچه وان در ترکیه امروزی) یافت شدهاست. به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که گوردخمهها بیش از آنکه ریشه و منشاء آشوری و مادی داشته باشند، به هنر معماری اورارتوها مرتبط هستند.به گوردخمه استودان (استخوان+دان)و گاهی به باور غلط «خرفتخانه» نیز گفته میشود.
مادها
گوردخمههای یافت شده از دوران مادها نوع تکامل یافته هنر اورارتویی هستند. زیرا برخلاف گوردخمههای دوره اورارتو، اغلب دارای نقشبرجسته و تزئینات معماری مانند ستون و نیمستون بوده و بر اساس اهمیت فرد دفن شده و همچنین تاریخ ساخت، دارای نمای ورودی متفاوت هستند. برخلاف گوردخمههای هخامنشیان که صاحبانشان مشخص و معلوم هستند، گوردخمههای دوران ماد را نمیتوان به شخص خاصی منسوب نمود. از طرفی به لحاظ مورد دستبرد قرارگرفتن در طول تاریخ، نمیتوان در رابطه با چگونگی تدفین و یا ماهیت اشیاء همراه مرده در گوردخمههای این دوره، اظهارنظر نمود. این گوردخمهها بر اساس نمای ورودی به طور کلی به سه دسته مختلف تقسیم میشوند.گوردخمههایی که در نمای ورودی دارای ستون آزاد هستند. گوردخمه فخرگاه یا دخمه سنگی با شماره ثبت ملی ۲۸۸ (پانزده کیلومتری شمال شرقی مهاباد)، گوردخمه صحنه (۶۰ کیلومتری راه کرمانشاه به همدان در محل سراب صحنه) و گوردخمه دکان داود (نزدیکی سرپل ذهاب) از این جملهاند. گوردخمه صحنه که در تاریخ ۱۳۱۵/۱۰/۱۰ و با شماره ثبت ملی ۱۴۸ به ثبت رسیده است از جمله نادرترین گور دخمه های دوطبقه دوره مادها می باشد.
گوردخمههایی که بجای ستون آزاد، در دوطرف نمای ورودی آنها دو نیم ستون تزئینی در کوه کنده شدهاست. از این نوع گوردخمهها میتوان به گوردخمه دودختر یا دادور با شماره ثبت ملی ۲۹۹ (نزدیکی ممسنی استان فارس) و گوردخمه آخور رستم (هشت کیلومتری جنوب تخت جمشید اشاره کرد.
گوردخمههای ساده که فاقد ستون یا نیمستون بوده و عمدتا در منطقه کردستان یافت شدهاند. گوردخمه سکاوند (پانزده کیلومتری هرسین کرمانشاه)، گوردخمه دیره (قریه دیره سرپل ذهاب) و گوردخمه سرخده (۱۹ کیلومتری گوردخمه سکاوند)از این جملهاند.
هخامنشیان
گوردخمههای هخامنشی برخلاف گوردخمههای مادها، شکلی یکسان داشته و طرحی از صلیب دارند. ورودی گوردخمه معمولاً در محل تلاقی دو خط صلیب واقع بوده و در اطراف آن بر روی خط افقی صلیب، نیم ستونهایی کنده شدهاست. بر قسمت بالایی صلیب شامل یک نقش برجسته ظریف و بخش پایینی آن معمولاً فاقد هر تزئینی بودهاست. اغلب گوردخمههای هخامنشی در نقش رستم و نقش رجب متمرکز هستند.نخستین نمونه این گوردخمهها مربوط به داریوش بزرگ بوده و سایر نمونهها از آن تقلید نمودهاند. آخرین گوردخمه هخامنشی مربوط به داریوش سوم است که کار حجاری آن (ظاهرا با حمله اسکندر مقدونی به ایران) ناتمام مانده و فقط در قسمت بالای آن نقش شاه را در مقابل آتشدان نشان میدهد. تعداد قبور در گوردخمههای هخامنشی از دو قبر تا ۹ قبر متفاوت است.با توجه به این واقعیت که داریوش سوم تنها شش سال حکومت کرد و با توجه به میزان حجاری ناتمام انجام شده در مقبره وی، به نظر میرسد که کار ساخت هریک از این گوردخمهها بیش از ده سال به طول میانجامیدهاست.
پس از هخامنشیان
با حمله اسکندر به ایران و پیدایش سلسلههای سلوکیان و اشکانیان، نقش مذهب در سلطنت بکلی کمرنگ شد. سلوکیان یونانی (جانشینان سلوکوس یکم) بوده و مذهبی متفاوت با ایرانیان داشتند. منابع کافی در خصوص دین و مذهب اشکانیان نیز وجود ندارد. به گونهای که گمان میرود آنان مختلفالدین بوده و مردگان خود را (برخلاف زرتشتیان) به طرق گوناگونی دفن میکردهاند. بنابراین از این دوران گوردخمهای به شکلی که در دوران هخامنشیان یا مادها برای شاهان ساخته میشده، یافت نشدهاست. صرفا دخمههای عمومی به دو شکل درون خاک و درون سنگ برای رعایای زرتشتی ساخته میشده و پس از قراردادن تعداد معینی از اجساد، درب آنها با سنگ و آهک مسدود میشدهاست.با ظهور ساسانیان، مذهب زرتشتی در ظاهر مجددا ارزش یافته و حتی دولت مرکزی در بخشهایی از کشور همچون گیلان، مهرپرستان را تحت فشار قرار داد. ولی با این وجود، ساخت گوردخمههای دوران هخامنشی دیگر رواجی نیافت و ساخت دخمههای عمومی تا قرنها پس از حمله اعراب به ایران ادامه پیدا کرد.درحال حاضر هنوز در برخی مناطق ایران٬ بهویژه در غرب٬ گوردخمهها برای خاکسپاری مردهگان استفاده میشود. مثلا در خرمآباد برخی خانوادهها بجای ایجاد قبر تازه٬ مرده را در گوردخمه خانوادگی قرار میدهند که به آن لَحَک میگویند.
محافظت
برای محافظت از گوردخمههای موجود در کشور، بجز ثبت ملی، عملاً هیچ اقدامی صورت نمیپذیرد.
به گونهای که قاچاقچیان اشیای عتیقه گاه با مواد منفجره اقدام به حفاری در این گوردخمهها میکنند.
طومارهای دریای مرده
در سال ۱۹۴۷ میلادی در منطقه قمران
در منطقه قمران در کرانه باختری طومارهایی کشف شد که در پژوهشهای مربوط به آئین یهودیت و مسیحیت اهمیت به سزائی داشت.
چوپانی از قبائل بومی ساکن این منطقه بز گلهاش را گم میکند. هنگام جستجو جهت یافتن آن، به غاری میرسد. سنگی را در این غار میاندازد. در این هنگام صدای برخورد این سنگ با ظرفی سفالین، باعث کنجکاوی او میشود. پس از ورود به این غار، خمرهای سفالین در این غار مییابد که درون آن طومارهای قدیمی وجود داشت.
و این سرآغاز کشفیات طومارهای دریای مرده بود. پس از این که مسئولین محلی، پی به وجود این طومارها میبرند، عملیات باستانشناسی را در این منطقه آغاز میکنند. تا سال ۱۹۵۸ کلّ طومارهایی که در یازده غار از غارهای این منطقه قرار داشت، کشف میشوند.
هویت نویسندگان طومارها
نویسندگان این طومارها جمعی از یهودیان بودند که دارای نگرشی عرفانی بودند. این گروه به نام إسنیها شهرت یافتند. یهودیان اسنی به خاطر آن که با آموزههای یهودیان صدوقی (یهودیان معبد) مخالف بودند، ناچار شدند از شهرها خارج شوند و در منطقه قمران سکنی گزینند. این عرفای یهودی، در این منطقه آزادانه به عبادت و انجام اعمال عبادی خود مشغول شدند. "پلینی کبیر" مورخ رومی به وجود این تجمعات در این منطقه اشاره کرده است.
محتوای طومارها
یافتهها شامل بخشهایی از تقریباً تمامی کتابهای موجود در عهد عتیق (به استثناء کتاب استر) میباشد. این موضوع اهمیت شایانی دارد زیرا نسخههای در دست پژوهندگان، پیش از این اکتشافات، قرنها دیرتر نوشته شده بودند. این موضوع قابلیت مقایسه نسخههای کنونی عهد عتیق با نسخ قدیمی آن را فراهم میکند.
در حالی که برخی از کتب مقدس یافت شده تفاوت ناچیزی با متن عهد عتیق سنتی (یا مسورهای) دارد، برخی از دستنوشتههای یافت شده از کتاب سفر خروج (یکی از کتب تورات)، و سموئیل که در غار شماره چهار یافت شدهاند، تفاوت چشمگیری، هم در نحوه بیان و هم در محتوا، با متن امروزی شان دارند. وجود اختلافات متنی زیاد، کارشناسان را به سمت پذیرش این نظریه که متن عهد عتیق در دست ما بر پایه سه خانواده از منابع تدوین شدهاست:
متن مسورهای، متن عبری اصلی هفتادگانی و تورات سامری. به صورت فزایندهای دانشوران بیشتری به این نتیجه رسیدهاند که متن عهد عتیق پیش از استاندارد و قانونمند شدنش در سال ۱۰۰ میلادی بسیار روان بودهاست.
مطالعه و بررسی این طومارها
این طومارها در موزهای در شهر قدس نگهداری میشد و تحقیقات علمی در مورد آن زیر نظر کمیسیونی هشت نفره و به ریاست کشیشی فرانسوی به نام رونالد دو ووآغاز شد. پس از این که این شهر توسط اسرائیل در ژوئن سال ۱۹۶۷ اشغال شد، کلّ این طومارها (به جز طوماری مسی که در موزهای در کشور اردن نگهداری میشد) در اختیار آنها قرار گرفت.
به تدریج این طومارها ترجمه و منتشر شد. ولی از همان ابتدا، انتشار این طومارها موجب بروز جدالی پایانناپذیر شد.
طبق اخباری که مسئولان ناظر بر نشر این طومارها منتشر کردند، تمام طومارهایی که در این منطقه کشف شد، انتشار یافت و در اختیار پژوهش گران قرار گرفت.
انتشار طومارها
انتشار این دستنوشتهها دهههای زیادی طول کشیده و این خود باعث مجادلاتی میان پژوهندگان شدهاست. تا سال ۲۰۰۷ میلادی، انتشارات دانشگاه آکسفورد هنوز دو جلد از مجموعه (در حال حاضر ۳۹ جلدی) «یافتهها در بیایان یهودیه» را در دست تهیه دارد. مسئولان این پروژه رسماً دلیل عدم انتشار قسمتهای باقیمانده را مسائل «دینی، سیاسی» عنوان کردهاست.
تردیدهایی در مورد ادعای انتشار تمامی متون کشفشده
بر اساس برخی گزارشها، تمام طومارهایی که از غار شمارهٔ چهار (که نسبت به سایر غارهای این منطقه، مهمترین کشفیات در آن صورت گرفت) در قمران به دست آمد، منتشر نشد.در سال ۱۹۹۱ در لندن کتابی تحت عنوان «نیرنگ طومارهای دریای مرده»منتشر شد. این کتاب توسط مایکل بایجنتس و ریچارد لایت نوشته شد. این دو محقق در این کتاب به طور صریح، واتیکان را به دخالت در کار ترجمه و نشر طومارهای قمران متهم کردند و ادعا نمودند که کلیسای واتیکان در تلاش است آن دسته مطالبی که در این طومارها آمدهاست و در تضاد با آموزههای کاتولیکی است، منتشر نشود.
اهمیت این طومارها در شناخت مسیحیت
این طومارها از چند بُعد در مسیحیتشناسی، حائز اهمیت است.
این طومارها در زمانی بین قرن دوم پیش از میلاد تا نیمهی دوم قرن اول میلادی، نگاشته شده است. و این همزمان با زندگی عیسی مسیح در منطقه بیتلحم و ناصره و قُدس است. و این سه منطقه در فاصله بسیار نزدیکی از قمران واقع شده است. هنگامی که خبر کشف این طومارها در قمران به دست آمد، محققان امید داشتند که اطلاعات جدیدی از زندگی حضرت عیسی به دست بیاورند. ولی نکته عجیب این جا بود که این طومارها هیچ اشارهای به عیسی مسیح و زندگی وی نکرده بود.
نکتة حائز اهمیت آن بود که این طومارها حاوی ۲۰۰ نسخه خطی از عهد قدیم بود. از آنجا که قدیمیترین نسخه خطی عهد قدیم به قرن دهم میلادی بر میگردد، اکتشاف این نسخهها در مستندسازی عهد عتیق و رفع اختلاف نسخههای آن اهمیت بسزائی داشت.
در سال ۱۹۹۲ نشریه ایندیپندنت، قسمتی از طومار مکاشفهای آرامی به شماره 4Q246 که در غار شماره ۴ کشف شده بود را منتشر نمود. در این طومار در مورد آخرالزمان میگوید که فرزند خدا در آخرالزمان ظهور میکند و اوصافی که برای او بر میشمارد با اوصاف حضرت عیسی (که مسیحیان او را تنها فرزند خدا میدانند که در آخر الزمان ظهور میکند) مطابقت ندارد
این نکته بر خلاف آموزههای مسیحی است که مسیح را تنها فرزند خدا میداند که در آخر الزمان ظهور میکند.
keywords : زیر وب،سایت زیر وب،مقاله های زیر وب